مدیریت حج و زیارت استان خراسان رضوی

تاریخ: 01 خرداد 1394

اعياد مبارک شعبان بر همه مسلمين مبارک باد.

ولادت امام حسين عليه السلام

مولودي مبارک
صبح گاه سوم شعبان سال چهارم هجرت، دومين فرزند برومند علي و فاطمه عليهماالسلام در خانه ي وحي و ولايت، ديده به جهان گشود و خانه ي زهراي اطهر عليهاالسلام به نور جمال اين نوگل باغ نبوت و ولايت و چراغ فرزندان آسمان رسالت و امامت، معطر و روشن شد. آن گاه که خبر ولادتش به پيامبر خدا صلي الله عليه و آله رسيد، به خانه ي فاطمه عليهاالسلام آمد و به اسماء فرمود تا آن کودک را بياورد .اسماء، او را در پارچه اي سپيد پيچيد و خدمت رسول خدا برد. پيامبر در گوش راست او، اذان و در گوش چپش، اقامه گفت.

رسول خدا صلي الله عليه و آله ؛ معلم حسين عليه السلام 
حسين عليه السلام هنوز زبان نگشوده بود. رسول خدا صلي الله عليه و آله براي انجام نماز مستحبي، ايستاده بود و حسين عليه السلام نيز در کنارش. رسول خدا صلي الله عليه و آله مي گفت: «اللّه اکبر»، ولي حسين عليه السلام نتواست بگويد. اين کار شش بار تکرار شد. بار هفتم هنگامي که رسول خدا صلي الله عليه و آله گفت: «اللّه اکبر»، حسين عليه السلام زبان گشود و گفت: «اللّه اکبر». به اين ترتيب، نخستين کلام حسين عليه السلام هنگام زبان گشودن، «اللّه اکبر» بود و تا آخر، پاي «اللّه اکبر» ايستاد و خون پاکش را براي اعلاي کلمه «اللّه اکبر» ايثار کرد.

حسين عليه السلام ؛ وارث پيامبران
در زيارت نامه معروف «وارث» (که امام صادق عليه السلام آن را به جابرجعفي آموخت و فرمود: با اين زيارت نامه، امام حسين عليه السلام را زيارت کن)، آمده است:

«امام حسين عليه السلام » وارث (کمالات) آدم، نوح، ابراهيم، موسي، عيسي، محمد و اميرالمؤمنين علي و حسن عليهم السلام است. حسين عليه السلام وصي پاک پيامبر صلي الله عليه و آله است. حسين عليه السلام برپا کننده ي نماز و ادا کننده ي زکات و مجري امر به معروف و نهي از منکر است. حسين عليه السلام نوري است از صلب هاي بزرگ و رحم هاي پاک. او هرگز به آلودگي هاي جاهليت نيالوده است. او از ستون هاي دين و رکن هاي مؤمنان است.

عزت
آن که عزيز است، استوار و شکست ناپذير، و آن که ترس از رفتن و ميل به ماندن ندارد، سربلند است.

حسين عليه السلام که آموزگار چنين عزتي است، هم چون پدر، مرگ با عزت را زندگي مي ديد و زندگي با ذلت را عين مرگ مي دانست. او مي فرمود: «زندگي ذلت بار، مردن و مرگ همراه با پيروزي و سربلندي، زندگي است». قيام حسين عليه السلام در کربلا، سرمشقي روشن براي همه ي آناني است که درس عزت و سربلندي مي جويند. آن حضرت در اوج حماسه ي خود، آن گاه که وارد ميدان رزم شد، تا آن زمان که به شهادت رسيد، شعارش اين بود:

الَمْوتُ خيرٌ مِن رُکوبِ الْعارِ  وَ الْعارُ اَوْلي مِن دخول النّارِ 

مرگ از پذيرش ننگ بهتر، و ننگ از ورود در آتش سزاوارتر است.

استقامت
حسين عليه السلام کسي است که ياران وفادارش از پيران پارسا تا جوانان پاک باخته، عموزادگان، خواهرزادگان، برادرزادگان، برادران و فرزندان، جوان و خردسال و شيرخواره، در برابر چشمانش با شمشير و تير و نيزه، چاک چاک شدند و به خاک افتادند، ولي خم به ابرو نياورد. از سوي ديگر، دختران و خواهران و بانوان حرم را تشنه و داغ دار و پريشان مي بيند و مي داند که ساعتي بعد، اسير خواهند شد. با اين حال، هم چون شير مي خروشد و رجز مي خواند و بر دشمن مي تازد و صف شکني مي کند و آواي «المَوْتُ خَيرٌ مِنْ رُکُوبِ الْعارِ» سر مي دهد. کسي جز حسين بن علي عليه السلام نمي تواند با قامتي استوار و روحي به ژرفاي اقيانوس، اين همه را ببيند و هم چنان پايداري کند.

رضاي الهي
اخلاص، عرفان، رضاي الهي و خدامحوري، عشق به اللّه ، توکل به خدا و به طور کلي الهي شدن از آموزه هاي برجسته ي مکتب حسين عليه السلام است. هدف امام، خشنودي خدا و پيامبر اوست. اگر قيام مي کند، اگر حرکت مي کند و خونش را نثار مي کند، اگر سخت ترين مصيبت ها را به جان مي خرد، اگر فرزندان را به شهادت فرا مي خواند، اگر خاندان عزيزش را به دست اسارت مي سپارد و بلا را به جان مي خرد، براي کسب رضاي الهي است. امام حسين عليه السلام که در عالي ترين نقطه ي اين عشق مقدس و در اوج اخلاص و عرفان قرار دارد و قيامش براي رضايت خداست، در آخرين لحظه هاي زندگي چنين مي گويد: «خداوندا! من، به حکم وقضاي تو راضي ام و در برابر تو تسليم هستم و جز تو معبودي ندارم، اي پناه بي پناهان!».

عدالت خواهي
اساس تفکر اسلامي بر توحيد و عدالت خواهي است. انسان مسلمان بايد با ستم گران مبارزه کند. به طور کلي هدف از برگزيدن پيامبران به رسالت و فرو فرستادن کتاب هاي آسماني، اين است که عدالت اجرا شود. امام حسين عليه السلام نيز در همين راستا، در نامه اي به مردم کوفه مي فرمايد:

«به جان خودم سوگند! امام و پيشوا تنها کسي است که مطابق کتاب خدا داوري کند و دادگر و متدين به دين حق باشد و خويشتن را براي خدا به دين و عدالت، پاي بند سازد». همين عدالت خواهي و آزادگي است که رهبر قيام عاشورا را تا قيامت، زنده نگاه مي دارد و آموزه هاي حيات بخش او را جاودانه مي سازد.

اهميت نماز
يکي از آموزه هاي حسين عليه السلام ، ترويج فرهنگ نماز است. امام حسين عليه السلام به نماز اول وقت بسيار اهميت مي داد. حتي در ظهر عاشورا و در گرماگرم کارزار، نماز اول وقت ايشان ترک نشد. آن گاه که عمروبن عبداللّه معروف به ابوثمامه صائدي گفت: «دوست دارم پس از نماز خواندن به امامت شما، به لقاي پروردگام نايل شوم»، امام در پاسخ فرمود: «نماز را به يادمان انداختي، خداوند تو را از نمازگزاران واقعي گرداند. آري، اين اول وقت نماز ظهر است. از آنان بخواهيد مدتي دست از جنگ بکشند، تا نماز به جا آوريم».

عبادت آزادگان
از گفتار آن حضرت است: «دسته اي از مردم، خدا را پرستش مي کنند که به ثواب و پاداش برسند و اين عبادت تاجران است. جمعي ازترس مجازات خدا، او را عبادت مي کنند و اين، عبادت بردگان و غلامان است. ولي بعضي، خدا را فقط براي سپاس و حق گزاري مي پرستند. اين گونه عبادت، مخصوص آزادگان است و بزرگ ترين عبادت ها، همين است».

مرد آزاده کيست؟
امام حسين عليه السلام مي فرمايند: «هرآن چه در شرق و غرب، آفتاب بر آن مي تابد از دريا، خشکي، کوه و دشت، همه نزد خداشناسان و اولياي خدا، ناچيز و مانند برگشتن سايه است». سپس حضرت فرمود: «مرد آزاده اين چيزهاي پست را به مردم دنيا وامي گذارد؛ ارزش آزاد مرد، هيچ چيز جز بهشت نيست. پس شما خود را به غيربهشت نفروشيد و کسي که با به دست آوردن دنيا خشنود شود، بي شک به پست ترين چيزي، خشنود و راضي شده است».

عيادت بيمار و اداي قرض او
روزي امام حسين عليه السلام بر اسامة بن زيد که بيمار بود، وارد شد. او را اندوهگين ديد. فرمود: «چرا اندوهگين هستي؟» عرض کرد: «به اندازه ي شصت هزار درهم، بدهکاري دارم» امام فرمود: «اداي آن با من». عرض کرد: «ترس دارم که پيش از آن بميرم» فرمود: «نمي ميري تا آن را ادا کنم». آن گاه پيش از مرگ او، قرض را ادا کرد.

پرسش هاي علي عليه السلام از حسين عليه السلام و پاسخ او
روزي علي عليه السلام به فرزندش حسين عليه السلام فرمود: «پسرم! چه چيز، آدمي را آقا و بزرگوار مي کند؟» حسين عليه السلام پاسخ داد: «نيکي کردن به خانواده و خويشاوندان و بردباري در برابر حوادث». پرسيد: «غنا و بي نيازي چيست؟» پاسخ داد: «در اين که آرزوها را کم کنند و به هرچيز مي رسد، خشنود باشند». پرسيد: «پستي چيست؟» پاسخ داد: «پستي مرد در اين است که هر چيز را براي خود بخواهد و خود را تسليم شادماني ها کند».

پرسيد: «زشتي در چيست؟» پاسخ داد: «در اين که کسي با رهبرش (رهبر حق) دشمني ورزد».

آن گاه علي عليه السلام به يکي از ياران خود به نام حارث الاعور فرمود: «اين سخنان حکمت آميز را به فرزندانت بياموز؛ زيرا اين سخنان، خرد را زياد و انديشه را استوار مي سازد».

پندي تکان دهنده به گنه کار
شخصي به حضور امام حسين عليه السلام رسيد و عرض کرد: «گنه کارم و نمي توانم گناهانم را ترک کنم. مرا موعظه کن». امام عليه السلام فرمود: «پنج کار را انجام بده و هرچه مي خواهي، گناه کن: 1ـ روزي خدا را مخور. 2ـ از ملک خدا بيرون برو. 3ـ به جايي برو که خدا تو را نبيند. 4ـ وقتي عزراييل خواست روحت را از بدنت جدا کند، او را از خود بران. 5ـ وقتي که مالک دوزخ خواست تو را به دوزخ افکند، زير بارش مرو. در اين صورت، هرچه مي خواهي، انجام بده».

سخن بيهوده
«هيچ گاه سخن بيهوده مگو؛ زيرا سخن بيهوده بار سنگيني بر دوش تو مي گذارد. هر سخني را در موردي بگوييد که شايسته و مناسب است. چه بسيار افرادي که سخنان شان نيک است، ولي چون در موردش نيست، عيب شمرده مي شود».

زشتي عذرخواهي
از گفتار امام حسين عليه السلام است: «از کاري که پس از آن عذرخواهي کني، بپرهيز؛ زيرا مؤمن نه اشتباه مي کند و نه عذر مي خواهد و منافق هر روز، کار بد مي کند و عذر مي خواهد».

سخنان قصار حضرت
«بخيل کسي است که از سلام کردن دريغ مي کند».

«از نشانه هاي خوش بختي و سعادت انسان، هم نشيني با خردمندان است».

«اگر خداوند بخواهد به تدريج بنده اي را غافل گير کند، نعمت بسيار به او مي دهد و توفيق شکرگزاري را از او مي گيرد».

«هر که دوست تو است، از کار زشت، تو را باز مي دارد و هر که دشمن تو است، مغرورت مي کند».

«تجربه، مايه ي افزايش درک و خرد است».

«شرافت و بزرگواري در پرهيزکاري است».

تجلّي جمال خداوندي
«مردي آمد، کسي که خورشيد در چشم هايش مي خنديد و ماه از پيشاني اش مي خراميد. گيسوانش سايبان جهان و دست هايش عطوفت آشکار خداوند بود. راز پنهان حقيقت در سينه اش تاب مي خورد و معناي جاويدان بودن از نگاهش مي تراويد».

«حسين عليه السلام » تجلّي جمال خداوندي، در زمين و ظهور جلال حضرت حق در زمان است. زيستن پس از آمدن حسين عليه السلام ، معناي راستين خويش را باز يافته و مردن با ابديت آسمان پيوند خورده است. شکل سياه خاک با نام حسين عليه السلام ، مفهوم روشن افلاک گرفته و نام زمين از موهبت گام هاي او سربلند شده است».

طينت پاک خلقت
«حسين عليه السلام » به خاک و گل شقايق، معنا داده است. روح سرگردان انسان در باران بي نهايت مهرباني او، شست وشو کرده است. و حقيقت چون غنچه اي که پس از نسيم و شبنم سحرگاهي گشوده شود، به جهان چهره گشوده است».

«حسين عليه السلام سرشت صالح انسان است. طينت پاک خلقت؛ سرچشمه اي که تمام رودخانه ها از سرانگشت هايش جاري شده اند و همه درياها از آبشخور پرشکوه چشم هايش جوشيده اند. عصمت پرصلابت انسان در نام اوست. لبخندهاي او، رحمت بي نهايت خداوند است و اشک هايش آتشي در باغ انديشه افروخته است.

رستاخيز ناگهان جهان است و بعثت دوباره ي انسان. ميعاد انسان و فرشته در شب مهتابي نگاه حسين عليه السلام معنا مي يابد و درخت و باران در مهرباني قدم هاي او زندگي مي کنند».

مصباح هدايت و کشتي نجات
«عبوديت تنها از برکت نام حسين عليه السلام زنده است. سالکان نيازمند نورند و حسين عليه السلام مصباح هدايت است. چراغ روشني که خداوند در طريق دشوار بندگي افروخته است تا عاشقان در آن نظر کنند و جان خويش را از فروغ او بيافروزند. عاشقان غرقه ي درياي عشقند و حسين عليه السلام کشتي نجات است. آن که در کشتي نجات نشسته است، از موج هاي هايل درياي عاشقي بيم ندارد و اين است که: «ان الحسين مصباح الهدي و سفينة النجاة».

عطر بهشتي
بر مشام جان رسد بوي حسين  آن بهشتي بوي دلجوي حسين  
از کجا آيد خدايا اين نسيم  که آورد همراه خود بوي حسين  
از نجف، از کاظمين، از سامراست  يا ز مشهد يا که از کوي حسين؟  
يا که زهرا در مدينه، شانه زد  بار ديگر تار گيسوي حسين؟  
يارب ! اين عطر بهشتي از کجاست  مي وزد آيا ز شکوي حسين؟  
گفت هاتف: سوم شعبان رسيد  اين بُوَد عطر گل روي حسين 

 

مونس
با قلب بشر مونس و دمساز، حسين است  در خلوت دل، محرم و همراز حسين است  
زهرا و علي هر دو چو درياي گهربار  خلقت، صدف است و گهر راز، حسين است  
آن عاشق فرزانه و معشوق دو عالم  بر طاق فلک، غلغله انداز، حسين است  
راهي که بشر را به خداوند رساند  عشق است و در اين فاصله، پل ساز، حسين است  
در راه نگه داري قرآن محمد صلي الله عليه و آله  سربازِ فداکارِ سرافراز، حسين است